معنی ابکند، ابگذر، کاریز، مجرا، راه اب، زهکش، درهکوچک کارد، کندن، درست کردن, معنی ابکند، ابگذر، کاریز، مجرا، راه اب، زهکش، درهکوچک کارد، کندن، درست کردن, معنی اfljb، اf;vc، lاcdx، k[cا، cاi اf، xila، bcilm]l lاcb، ljbj، bcsت lcbj, معنی اصطلاح ابکند، ابگذر، کاریز، مجرا، راه اب، زهکش، درهکوچک کارد، کندن، درست کردن, معادل ابکند، ابگذر، کاریز، مجرا، راه اب، زهکش، درهکوچک کارد، کندن، درست کردن, ابکند، ابگذر، کاریز، مجرا، راه اب، زهکش، درهکوچک کارد، کندن، درست کردن چی میشه؟, ابکند، ابگذر، کاریز، مجرا، راه اب، زهکش، درهکوچک کارد، کندن، درست کردن یعنی چی؟, ابکند، ابگذر، کاریز، مجرا، راه اب، زهکش، درهکوچک کارد، کندن، درست کردن synonym, ابکند، ابگذر، کاریز، مجرا، راه اب، زهکش، درهکوچک کارد، کندن، درست کردن definition,